بررسی حقوقی شروط ضمن عقد
بسمه تعالی
این تحقیق بر اساس روش توصیفی که مقتضای موضوع بوده است انجام و مکتوب گردیده است .و طی مباحث آتی پس از آشنایی با مفهوم شرط و ذکر انواع آن بنا به توصیف قانون مدنی همراه با ذکر مواد قانونی مربوطه به بررسی اینکه چه شرطی باطل است و آیا موجب بطلان عقد اصلی نیز می شود یا ابطلان شرط اثری بر عقدی که در ضمن أن صورت گرفته و نیز شروط صحیح خواهیم پرداخت.
معنی ومفهوم شرط
اصطلاحاًشرط به تعهدی گفته می شود که در ضمن عقد دیگری قرار بگیرد. لذا شرط (تعهد تبعی) به عقدی که شرط ضمن آن شده (تعهد اصلی) بستگی وبدون وجود عقد اصلی ,شرط ضمن آن نیز موضوعیتی نحواهد داشت.مع الوصف شرط با عقد رابطه نزدیکی پیدا می نماید و عقد واحدی را تشکیل می دهند در نتیجه و پیش نیاز بستگی دو تعهد به یکدیگر در صورتی است که یکی از آن دو بصورت شرط ضمن تعهد دیگر قرار بگیرد و الا هرگاه قبل از انعقاد عقد یا بعد از آن تعهد شود، هر یک از آن دو تعهد، مستقل می باشد و هیچ یک بستگی به دیگری پیدا نخواهند نمود.
براین اساس می توان گفت شرط ابتدایی, عهد و التزامی است که از نظر زمانی قبل و یا بعد از انعقاد عقد واقع شده باشد و چون ضمن هیچگونه عقدی نیامده، لذا تعهد مستقلی خواهد بود.اما موضوع این توشته شرط یا شروطی است که ضمن عقد اصلی و همزمان با آن باشند.
برخی نویسندگان حقوقی به تبعیت از فقهای امامیه و برخی اهل لغت اعتقاد دارند که شرط مترادف مطلق عهد یا تعهّد است. اما با اندک تامل و امعان نظر برایمان مبرز و مبرهن می گردد که معنای اصلی این ریشه عبارت است از الزام و التزام یا تعهد به یک چیز، به خاطر چیز دیگر، به گونه ای که وجود آن الزام یا التزام، متوقف بر آن چیز است
شرط از منظر قانون مدنی
بعد از اینکه با مفهوم شرط در فقه آشنا شدیم ,اکنون مفهوم آن را از منظر قانون مدنی توصیف می کنیم که در دو مفهوم بکار رفته که ذیلا ذکر می شود:
1- چیزی است که وجود یا تاثیر یک امر حقوقی به آن بستگی دارد. مانند اهلیت. متعاملین که شرط است برای صحت معامله و یا شرط اثر حقوقی یافتن وصیت ,که فوت موصی (وصیت کننده) می باشد.
2- شرطی که در ضمن یک عقد با توافق طرفین قرارداد صورت می گیرد که موضوع این مقاله شرط در این مفهوم را شامل می شود . این نوع توافق یعنی شرط ضمن عقد, مستقل نیست و تابع تعهد اصلی است و به همین دلیل، در صورت بطلان یا انحلال تعهد اصلی، از بین میرود.
انواع شروط ضمن عقد
شروط ضمن عقد به سه دسته ,شروط صحیح و شروطی که باطل بوده ولی به عقد صدمه ای نزده و به اصطلاح مبطل آن نیستند و شروط باطل که هم خود باطل و هم مبطل عقد اصلی که در ضمن آن شده اند ,منقسم می شوند..
.
شرط صحیح
قانون مدنی ایران به تبعیت از فقه امامیه، شرط صحیح را به سه قسم تقسیم کرده اند که عبارتند از
شرط صفت که عبارت است از شرط راجعه به کیفیت یا کمیت مورد معامله(ماده 234 ق.م.)، ً.
1_ شرط صفت:
مطابق با ماده 234 قانون مدنی: «شرط صفت عبارت است از شرط راجع به کیفیت یا کمیت مورد معامله». شرط راجع به کیفیت مانند آن که قالی به شرط این که بافت تبریز باشد و شرط راجع به کمیت، مانند این که زمینی به شرط دارا بودن متراژ معین مورد معامله قرار گیرد.
ضمامت اجرای عدم وفاء به شرط صفت:
تخلف از شرط صفت کیفی: مشروط له حق فسخ دارد (ماده 235 قانون مدنی).
تخلف از شرط صفت کمی [شرط مقدار] :در دو حالت قابل تصور می باشد:
1- مورد معامله غیر قابل تجزیه باشد: مشروط له اعم از بایع یا مشتری، فقط حق فسخ دارد (ماده 355 قانون مدنی و ماده 385 قانون مدنی).
2- مورد معامله قابل تجزیه باشد: خریدار هم حق فسخ دارد و این حق فسخ به عنوان خیار تبعض صفقه است، یاقبول معامله با گرفتن ارش. اگر مال زیاد بوده باشد: زیاده متعلق به بایع است بنابراین بایع حق فسخ ندارد (ماده 384 قانون مدنی)
لازم به ذکر است که قانون ثبت طبق ماده 149 که عین آن در زیر بیان می گردد. حق فسخ در شرط صفت کمی را نیز تخصیص زده است .
مطابق ماده 149 قانون ثبت: نسبت به ملکی که با مساحت معین و با سند رسمی مورد معامله قرار گرفته باشد و بعداً معلوم شود اضافه مساحت دارد، ذی نفع می تواند قیمت اضافی را بر اساس ارزش مندرج در اولین سندِ انتقال و سایر هزینه های قانونی معامله [قیمت روز معامله]، به صندوق ثبت، تودیع و تقاضای اصلاح سند خود را بنماید. این ماده، مواد 355 و 385 قانون مدنی را تخصیص زده است. بنابراین حق فسخ را از فروشنده گرفته و به ذی نفع [مشتری] این حق را داده است که با پرداخت اضافه قیمت بر اساس روز معامله تقاضای اصلاح سند خود را بنماید.
شرط نتیجه:
شرط نتیجه که بموجب آن تحقق امری در خارج شرط شود(ماده 234ق.م.) مقصود از تحقق امری در خارج عبارت است از حصول نتیجه یک عمل حقوقی به صرف شرط کردن مثل این که ضمن عقد بیع شرط شود که خریدار وکیل فروشنده باشد برای تنظیم سند رسمی از سوی وی. در این صورت به مجرد اشتراط، نیابت، محقق می شود.
البته شرط نتیجه را در ضمن همه عقود نمی توان کرد که نکاح ,طلاق؛ این دسته از اعمال حقوقی از طریق شرط نتیجه محقق نخواهد شد. بنابراین، اگر زوجه در عقد نکاح شرط کند که «همسر اول زوج مطلقه باشد»، این شرط به محض اشتراط و همراه با ایجاب و قبول محقق نخواهد شد.
تخلف از شرط نتیجه: مشروط له حق فسخ دارد.
در واقع در تعریف شرط نتیجه گفته شده است که تحقق امری در خارج شرط شود». بنابراین، شرط نتیجه آن است که تحقق اثر یک عمل حقوقی (اعم از عقد یا ایقاع) در عقد شرط شود. مانند شرط وکالت یکی از طرفین عقد بیع.
طبق ماده 236 قانون مدنی: «شرط نتیجه در صورتی که حصول آن نتیجه موقوف به سبب خاصی نباشد، آن نتیجه به نفس اشتراط حاصل می شود».
اعمالی که برای تحقق آنها اسباب و تشریفات خاصی وجود ندارد. این دسته از اعمال به محض اشتراط واقع می شوند. مانند وکالت یکی از طرفین عقد از دیگری.
شرط فعل
2_شرط فعل که طبق آن، اقدام به انجام فعل یا خودداری از انجام کاری بر یکی از طرفین قرارداد یا بر شخص خارجی شرط شود.(ماده 234 ق.م.).
1- شرط فعل مثبت: برای مثال شرط می کنند خریدار خانه، اتومبیل فروشنده را تعمیر کند.
2- شرط فعل منفی: مانند شرط عدم احداث بنای بیش از چهار طبقه.
تخلف از شرط فعل مثبت:
1- مباشرت مشروط علیه شرط شده یا شرط به نحو وحدت مطلوب باشد: مشروط له حق فسخ دارد.
2- مباشرت مشروط علیه شرط نشده یا شرط به نحو تعدد مطلوب باشد: ابتدا مشروط علیه، الزام به انجام تعهد می شود و اگر ممکن نشد به هزینه متعهد (مشروط علیه) ثالث آن عمل را انجام می دهد. در نهایت اگر هیچ یک از این دو ممکن نبود: مشروط له حق فسخ عقد اصلی را خواهد داشت.
تخلف از شر ط فعل
تخلف از شرط فعل منفی: مشروط له حق فسخ دارد.
شروط باطل
شروطی که خود باطل بوده ولی بطلان آنها موجب بطلان عقد نمی شوند که در واقع به آنها,شروط باطل غیرمبطل گویندکه ذیلا اشاره می گردد.
ماده 232 قانون مدنی «شروط مفصله ذیل باطل است ولی مفسِد عقد نیست:
1. شرطی که انجام آن غیرمقدور باشد
2. شرطی که در آن نفع و فایده نباشد
3. شرطی که نامشروع باشد».
شرط غیرمقدور، شرطی است که امکان تحقق آن وجود ندارد. در اینجا غیر مقدور اطلاق داشته و مطلق. غیر مقدور بودن است ,یعنی هیچ کس نتواند آن را انجام دهد.
شرط بی فایده: شرطی است که در آن نفع و فایدهای نباشد. ملاک تشخیص نفع، عرف است.عرف نیز نفعی که عقلایی باشد را قبول می کند.
شرط نامشروع: شرط خلاف قوانین امری، نظم عموی و اخلاق حسنه را شرط نامشروع گویند. مانند اینکه در ضمن عقد نکاح دائم شرط شود که زوج ملزم به انفاق به زوجه نباشد یا شرطی که ورثه را از ارث محروم می کند.
ضمانت اجرای شروط باطل غیر مبطل:
1- مشروط له جاهل به بطلان شرط باشد: حق فسخ دارد.
2- مشروط له عالم به بطلان شرط باشد: حق فسخ ندارد. زیرا در این حالت، قاعده ی اقدام جاری است.
شروط باطل و مبطل عقد
اما شروطی نیز هستند که علاوه بر بطلان و باطل بودن,موجب بطلان و فی الواقع مبطل عقد نیز می شوند:
ماده 233 قانون مدنی: «شروط مفصَّله ذیل باطل و موجب بطلاق عقد است:
1. شرط خلاف مقتضای عقد
2. شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود».
شرط خلاف مقتضای ذات عقد:
جوهر و مایه عقد را مقتضای عقد گویند. به عبارتی پایه و اساس هر عقد برای داشتن اثر در عالم اعتبار را مقتضای آن گویند .مقتضای عقد , مقتصای ذات عقد و مقتضای طلاق عقد را شامل می شود .
مقتضای ذات عقد «اثری است که هدف اصلی عقد را تشکیل میدهد» بنابراین در صورتی که ضمن عقد بیع شرط شود که مشتری مالک مبیع نشود یا بایع مالک ثمن نشود عقد بیع باطل است.به عبارتی مقتضای ذات ,چیزی و اثری است که آن عقد بدون وجود آن مفهومی نخواهد داشت. مانند انتقال منافع برای عقد اجاره.
شرط خلاف مقتضای اطلاق عقد:
که در مقابل ذات عقد بوده و اثرات فرعی را گویند که بدون آنها و یا تغییر آنها خللی به جوهر عقد وارد نمی آورد.
مقتضای ذات عقد با مقتضای اطلاق عقد متفاوت است. شرط خلاف مقتضای اطلاق عقد صحیح است به عنوان مثال طرفین شرط می کنند مبیع در محل دیگری غیر از محل عقد تسلیم خریدار شود.
شرط مجهولی که باعث جهل به عوضین می شود. مانند این که کسی خودروی خود را به دیگری بفروشد و در ضمن آن شرط کنند فروشنده هر وقت خواست مبیع را تحویل مشتری دهد.